loading...
دستگاه جوجه کشی(نفیس مهر ماسوله)
نفیس مهر بازدید : 1979 12 سال پیش نظرات (0)

 

                                                                    دانلود مطالب سایت pdf

بلبل

بلبل يا شباهنگ يا هزاردستان يا عندليب نام گونه‌ای پرنده خوش‌ آوا است. نام علمی اين پرنده Luscinia megarhynchos است. بيشتر در ايران يافت می‌شود و معروف است که نماينده نوای ساز ايرانی محسوب می‌شود. بلبل پرنده‌ای است کوچک که در سراسر ايران و خاورميانه زندگی می‌کند . ماده بلبل آوازی دلکش، اما آهنگی غم انگيز دارد . بيشتر در ايران يافت می‌شود و معروف است که نماينده نوای ساز ايرانی محسوب می‌شود . بلبلان هزار دستان از لحاظ آواز خوانی با يکديگر تفاوت هايی دارند بدين ترتيب که برخی از آنان با صدای بم آواز ميخوانند که اين نوع را مرغوب تر از سايرين تشخيص ميدهند. برخی افراد بلبل را از لحاظ آواز خوانی به سه دسته تقسيم ميکنند : 1- آواز خوان با نت معمولی. 2- آواز خوان با صدای بم. 3- آوازخوان موقوم.  برترين و خوش آوازترين و باحافظه ترين پرنده جهان بلبل (هزار دستان) می باشد . قبل از ورود قناری به ايران نگهداری از بلبل رواج داشته است که با توسعه شهر ها و کاهش و دور شدن باغات از محل سکونت افراد و همچنين دشواری پرورش بلبل عمدتا بدليل نوع تغذيه در حال حاضر ، نگهداری از بلبل رونق ندارد و تعداد اندکی هستند که بلبل نگهداری ميکنند. طول قد اين پرنده زيبا و خوش آواز که در تمام نقاط فقط به رنگ قهوه ای سير و روشن يافت ميشود ، از 16 تا 20 سانتی متراست . دارای نوکی بلند (به طول يک سانتيمتر) و چشمانی مشکی رنگ ، درشت و زيبا و همچنين دارای دم پهن و بلندی ميباشد . بلبل در اغلب مواقع دم پهن خود را بالا و پايين و به اطراف تکان ميدهد . اين عمل بخصوص در مواردی که احساس خطر ميکند شدت بيشتری ميگيرد . ضمن اينکه تکان دادن دم زيبايی بی نظير و چشمگير اين پرنده را آشکار ميسازد . بديهی است با اين عمل بلبل خواهد توانست دشمنان خود را به سمت خود کشيده و آنها را از حوالی لانه که بلبل ماده و جوجه ها در آن سکونت دارند گمراه سازد . بلبل با حافظه قوی خود قادر است صدای تمام پرندگان آواز خوان را تقليد نمايد و بدين خاطر نت های بسيار از آواز پرندگان را اجرا ميکند و به همين دليل است که او را هزار دستان نيز می نامند . آواز بلبل تکراری نمی باشد و هر آواز با آواز قبلی متفاوت و متغير و بسيارنيز دلنشين است . اغراق نيست اگر بگوييم در مقابل آواز بلبل صدای قناری جذابيت ندارد .

توليد مثل

 

بلبل درطی سال , دو بار توليد مثل می نمايد که يک نوبت در اواخر فروردين ماه و نوبت بعدی در اوايل تيرماه است . هزار دستان در ارتفاع کم و نزديک زمين در لابلای تيغ ، بوته و درختان کوچک لانه سازی ميکند و هر بار 4 يا 5 تخم به رنگ سبز تيره ميگذارد که پس از خوابيدن مداوم بلبل ماده بر روی تخم ها طی مدت 14 تا 16 روز به جوجه تبديل ميشود . جوجه های بلبل بعد از گذشت مدت ده روز قبل از آنکه بتوانند پرواز کنند لانه را ترک ميکنند و برای مدتی نيز در لابلای بوته ها و شاخه های درختان کوچک پنهان ميشوند و در اين مدت پدر و مادر جوجه ها غذای آنان را تامين ميکنند . جوجه ها در مدت يکماه به آخرين حد رشد خواهند رسيد . هزار دستان از جمله پرندگانی است که در قفس توليد مثل نمی کند و نگهداری از آن در قفس نيازمند صرف وقت و توجه بيشتر نسبت به ساير پرندگان زينتی است . بلبل را بصورت جوجه يا بالغ صيد ميکنند که در هر دو حالت نگهداری از آن بدليل نوع تغذيه دارای مشکلاتی ميباشد . چنانچه قصد نگهداری از بلبل بالغ در قفس باشد لازم است تا ماداميکه بلبل به زندگی در قفس عادت نمايد قفس او را با پارچه سفيد رنگ بپوشانند تا با سيم های قفس به خود آسيب نرساند . در صورتيکه جوجه بلبل صيد شود با توجه سن جوجه از او در قفس با توجه به مراتب مندرج در ذيل نگهداری می شود: چنانچه سن جوجه کمتر از 20 روز باشد تا ماداميکه جوجه بتواند بصورت مستقل تغذيه کند ، روزانه به دفعات (15 تا 20 نوبت) دانه پارس (دانه 18 يا دانه مرغ مينا) و همچنين گوشت خام بدون چربی و چرخکرده يا کوبيده شده را بصورت گلوله های کوچک در آورده و با آب خيس نموده و داخل دهان جوجه بلبل می گذارند . چنانچه عمر جوجه در حدود يکماه يا بيشتر باشد می توان گوشت خام چرخکرده و بدون چربی را به صورت گلوله های کوچک در ظرف مناسب قرار داد تا جوجه از آن تغذيه کند .علاوه براين ، دانه معروف به دانه پارس (دانه 18 يا دانه مرغ مينا) را قدری خيس نموده و بصورت دايم در دسترس جوجه ها قرار می دهند . از آنجا که بلبل پرنده حشره خوار می باشد ، چنانچه در هنگام اسارت نيز بتوان خوراکی مانند لار و مگس ، ملخ های کوچک و مورچه را در دسترس او قرار داد مسلما در نوع آواز و توانايی بلبل در آواز خوانی موثر خواهد بود . از جمله مواد غذايی تقويتی برای بلبل تهيه مخلوطی از دانه پارس ، آرد نخودچی ، توت خشک ، فندق و بادام است که با يکديگر آسياب نموده و با مقداری کم تخم مرغ رنده شده مخلوط می شود و سپس با قدری آب ، مخلوط بدست آمده را مرطوب نموده و به شکل گلوله های کوچک در می آورند تا غذای مقوی برای بلبل بدست آيد . استفاده از سبزيجات ، کاهو ، هويج و فلفل دلمه ای و سيب نيز در حد بسيار کم برای تغذيه هزار دستان لازم خواهد بود . هزار دستان و همچنين جوجه های آن در صورتيکه به زندگی در قفس عادت نمايند و بدرستی تغذيه و نگهداری گردند در اسارت نيز آواز خواهند خواند . دوران تولک بلبل در فصل زمستان ميباشد و جوجه های بلبل نيز در حدود يکماه پس از تولد پر ريزی خواهند داشت که بعد از اين پرريزی رنگ واقعی خود را بدست می آورند. در دوران تولک لازم است به آنان رسيدگی شده و با غذای مقوی تغذيه گردند بديهی است در اين دوران مصرف حشرات و گوشت بدون چربی ضروری ميباشد . توصيه ميشود در طی دوران تولک قفس نگهداری بلبل تغيير مکان داده نشود ليکن در ساير مواقع تغيير محل قفس ضروری است و ضمنا چنانچه امکان دارد محل قرار گرفتن قفس نزديک درخت باشد که هزاردستان بتواند از حشرات اطراف درخت تغذيه کند .

 

                       بلبل   

 

 

بلبل خرما

 

قدری از بلبل بزرگتر است و اندازه آن از نوک تا سر دم به 18 تا ۸ سانتيمتر می رسد. نر و ماده همشکل .  از سر و گلوی سياه با لکه بزرگ سفيد در ناحيه گونه ، سطح پشتی قهوه‌ای روشن ، سطح شکمی خاکستری چرک ، پوشپرهای زير دمی زرد نارنجی و دم سياه با نوک سفيد . روی سر اثری از کاکل دارد ، پرنده ای است آشنا و پر سروصدا ، معمولا جفت جفت و يا به صورت دسته‌های کوچک ديده می شود . پرنده جوان سر قهوه ای رنگ دارد . از قدرت چندانی برای پرواز برخوردار نيست و تنها می تواند زمانی کوتاه را به پرد بر عکس گنجشک٫ خيسی بالهايش موجب سلب قدرت پروازش می گردد. در نتيجه بايد مدتی صبر کند تا پرهايش کاملا خشک شود. هنگام استراحت مانند مرغان خانگی روی يک پا می ايستد و پای ديگرش را به دور شاخه ای مناسب قلاب می کند. محل زيست آن اغلب باغات و نخلستان ها و جاهای پر درخت است گاهی هم در نقاط کم درخت ديده می شود. غذای اصلی آن همچنان که از نامش بر ميآيد بيشتر ميوه درخت خرما و ساير ميوه هاست. از قدرت چندانی برای پرواز برخوردار نيست و تنها می تواند زمانی کوتاه را به پرد بر عکس گنجشک ٫ خيسی بالهايش موجب سلب قدرت پرواز ش می گردد . در نتيجه بايد مدتی صبر کند تا پرهايش کاملا خشک شود . هنگام استراحت مانند مرغان خانگی روی يک پا می ايستد و پای ديگرش را به دور شاخه ای مناسب قلاب می کند. محل زيست آن اغلب باغات و نخلستان ها و جاهای پر درخت است گاهی هم در نقاط کم درخت ديده می شود. غذای اصلی آن همچنان که از نامش بر ميآيد بيشتر ميوه درخت خرما و ساير ميوه هاست . در ليست غذای او حشرات و ملخ ها و کرم نيز جايگاه ويژه ای دارد . لانه اش را اغلب بر روی شاخه درختان موجود می سازد. توليد مثل آنها در اواسط ماه های ارديبهشت و خرداد صورت می گيرد. بلبل ماده پس از اتمام کار لانه سازی دو يا سه عدد تخم می گذارد و پرنده نر و ماده به نوبت 14 تا 15 روز روی تخم می خوابد و سپس والدين جوجه ها را با کرم ها تغذيه می کنند که بين 250 تا 300 کرم در روز برای دو جوجه می آورند . بعد از 15 روز جوجه ها آشيانه را ترک می کنند . تغذيه جوجه ها تا زمان پرواز که يک ماهی به طول می انجامد بر عهده والدين است . بلبل خرما از جمله آفات درخت خرما محسوب می شود زيرا شهد خرماهای رسيده را می خورد و در نتيجه آن خرماها يا می ريزد و يا يا حشرات در آن تخم می گذارند وقوع اين امر موجب خسارت عمده ای می شود . بلبل خرما را بعضا به جهت آواز خوانی و انس گرفتن سريع با محيط خانه و انسان ٫ دست آموز و نگهداری می کنند . اين پرنده چنانچه محيط امنی برايش فراهم شود می تواند در خانه لانه سازی و توليد مثل نمايد . اين پرنده در درختان و بوته ها و مخصوصاً تمشک زارها و باغ ها ی خرما و در نزديکی و يا در درختان داخل مناطق مسکونی به سر برده و روی بوته ها و درختان آشيانه می سازد . بلبل خرما از انواع ميوه ها تغذيه می نمايد و علاقه زيادی به خوردن خرما دارد . از جمله ميوه های مورد علاقه اين پرنده انگور و سيب است.

 

                           

 

 

 

بلبل هزاردستان

 

بلبل هزار دستان 16 سانتيمتر طول دارد و بسيار شبيه به بلبل خالدار ( يکی ديگر از گونه های موجود در خانواده توکايان ) است ، ولی روتنه اش کمرنگ تر و بيشتر متمايل به قهوه ای بوده و دمش نيز قرمز است و همچنين حلقه سفيد دور چشمانش واضح تر ديده می شود . زيرتنه تميز و فاقد لکه روی سينه و پهلو ها است و به رنگ سفيد متمايل به نخودی يا خاکستری ديده می شود . پرنده جوان بلبل هزاردستان خالدار بوده و با خالهای نخودی در سينه و پهلوها و خالهای کمرنگی در پوشش های ميانی بال ديده می شود . نر و ماده همشکل ، تقريبا نشانه خاصی ندارد ، جز اينکه دمش بلوطی مايل به قهوه‌ای است و صدای جالب توجهی دارد . سطح پشتی قهوه‌ای خوشرنگ و يکدست و سطح شکمی آن قهوه‌ای مايل به خاکستری کمرنگ است که در ناحيه گلو و شکم به سفيدی می گرايد . پرنده نابالغ مانند نابالغ سينه سرخ ، خال‌خال و لکه‌لکه است ، ولی به آسانی از روی اندازه بزرگتر ، دم بلوطی رنگ و سطح شکمی سفيد‌تر مشخص می شود . تفاوت آن با نابالغ دم سرخ معمولی عبارت است از اندازه بزرگتر و دم بلوطی تيره‌رنگ . بلبل هزار دستان معمولا در نزديک سطح زمين ديده شده و تغذيه می کند و از روی شاخه های مخفی آواز می خواند و معمولاً تنهاست و به صورت دسته جمعی ديده نمی شود . پرنده ای تک همسر بوده و لانه در نزديکی يا در سطح زمين قرار دارد . بين 4 تا 5 تخم می گذارد و به مدت 13 روز روی آنها می خوابد و جوجه ها نيز بعد از 11 روز لانه را ترک می کنند . اين پرنده در سال يک يا دو بار توليد مثل می کند . بلبل هزار دستان بهترين پرنده آوازخوان موجود در کشور ايران می باشد . اين پرنده در هنگام آوازخوانی خود را کاملاً مخفی نگه می دارد ولی از صدايش می توان آن را از بلبل خالدار تشخيص داد . در سال های اخير در بعضی از شهرها صيادان اقدام به صيد و پرورش اين پرنده در قفس نموده اند . البته بايد به اين نکته اشاره کرد که نگهداری و پرورش از اين پرنده بسيار دشوار است و اين به علت حشره خوار بودن آن است . جهت تغذيه اين پرنده در قفس می بايست از مخلوطی از دان پالس و گوشت نرم و مواد گياهی استفاده نمود و البته اگر دسترسی به حشرات ميسر باشد بهتر است حشرات را جهت تغذيه در اختيار پرنده قرار داد . از ميوه ها نيز در تغذيه پرنده می توان استفاده کرد و از جمله ميوه هايی که در تغذيه پرنده به کار برده می شود می توان به انگور ، سيب ، تمشک و توت درختی و حتی سنجد اشاره کرد . بلبل هزار دستان از آنجايی که در شب نيز مانند روز آواز می خواند نام انگليسی اين پرنده Nightingale است . لانه خود را در نزديکی زمين و در درون بوته‌های خار يا گزنه کاملا مخفی از انظار می سازد .از حشرات ، نرم تنان و ميوه هايی همچون توت تغذيه می کند . اين پرنده در جنگل های برگ ريز ، باغ ها ، بوته های خار دار و گاهی در حاشيه مناطق خشک به سر برده و در بوته های تمشک و نزديک و يا روی سطح زمين و با استتار کامل آشيانه می سازد .

 

                   بلبل هزار دستان     

 

 

-----------------------------------------------------------------------------------------

مطالب مرتبط :

     گالری تصاویر پرندگان


دانلود مطالب سایت pdf

---------------------------------------------------------------------


نفیس مهر بازدید : 1259 12 سال پیش نظرات (1)
   

  دانلود مطالب سایت pdf                  پرورش طوطی      پرورش طوطی     

 

 طوطی

طوطی پرنده‌ای اغلب سبزرنگ و از راسته طوطی‌سانان (Psittaciformes) است که توانايی تقليد آوای آدمی در آن قابل تحسين است. طوطی ها عموما در نواحی گرم و مرطوب آفريقا و هند زيست می‌کنند. 372 گونه از پرندگان را که در 86 جنس طبقه بندی می‌شوند، از راستهٔ طوطــی‌ها به شمار می آورند. اين پرندگان بيشتر در نواحی گرمسير استوايی زندگی می‌کنند و به طور کلی در دو خانواده Cacutuidae و psittacidae قرار می‌گيرند. واژه ی طوطی معرب توتی است و معنای آن پرنده‌ای است سبز رنگ که به عرف آن را طوطا نامند و شکرشکن، شکرفشان، شکرمقال، شکرين‌مقال، شيرين‌زبان، شيرين‌سخن، خوش نوا و خوش حرف که همه اينها از صفات اوست. ناگفته نماند که در ادبيات فارسی و خصوصا در بين اشعار شعرايی چون مولوی و عطار از طوطی و صفاتش که غالبا به آميخته با صفاتی انسانی است، به نيکی ياد شدهاست. بيشتر جمعيت طوطی‌ها در مناطق گرم و حاره‌ای و همچنين در مناطق معتدل نيمکرهٔ جنوبی پراکنده شده‌ است . بيشترين تنوع گونه‌ای اين راسته در آمريکای جنوبی و استرالاسيا (منطقه‌ای که شامل استراليا و نيوزلند و جزيره‌های جنوب غربی اقيانوس آرام می‌شود) است . از ويژگی‌های مورفولوژيکی طوطی‌ها که مختص اين راسته می‌باشد می‌توان به نـــوک کـج و قوی، قامت راست، پاهای قوی و پاهای پنجه دار که حالت زيگو داکتيل دارد اشاره کرد.  رنگ اکثر طوطی‌ها سبز می‌باشد که اين رنگ با رنگهای روشن ديگر ترکيب شده است . گاهی نيز طوطی‌ها دارای چنديدن رنگ مختلف هستند. طوطی‌های کاکــل دار(کوکاتوها)دارای تنوع رنگی از رنگ يـــکدست سفيد تا يکدست سياه هستند. ويژگی ديگر اين خانواده وجود يک کاکل متحرک از جنس پر بر روی سرشان است. همينطور، حالت کمی از ديمرفيسم جنسی در اين‌ گونه ديده می‌شود. طوطی کوچک وزنی به اندازه ۱۰ گرم و طولی به اندازه ی ۸سانتيمتر دارد در حالی که طوطی ياقوت به عنوان بزرگترين اين راسته دارای طول ۱ متر طول و وزنی حدودا ۴ کيلوگرم است. تغذيه در طوطی‌ها بيشتر از مواد گياهی مانند دانه، تخم گياهان، غنچه‌ها و .... می‌باشد. قابل ذکر است که عدهٔ کوچکی از اين راسته حشرات و حيوانات کوچک چون موش های صحرايی را می خورند . بيشتر طوطی‌ها در حفره های درختان و صخره‌ها لانه سازی می‌کنند، تخم‌های سفيد رنگ می گزارند و جوجه‌های آشيان نشين دارند. طوطی‌ها چون عده‌ای از کلاغ‌ها (کلاغ سياه و کلاغ کبود)، از با هوش‌ترين پرندگان در سطح جهان محسوب می‌شوند. قدرت تقليد صدای انسان ‌در طوطی باعث شکار گونه های وحشی آن برای فروش به عنوان حيوان خانگی شده است . شکار طـوطـی هـای وحشی بـه مـنظور فـروش آنها و يا برای تــفريـح نتنها باعث تخريب زيستگاه شان بلکه کاهش شمار آنها شده است. البته اداره ی حفاظت محيط زيست اخيراً اقداماتی را جهت مراقبت از زيستگاه اين پرندگان زيبای در حال انقراض، انجام داده‌است که باعث حفظ ساير گونه‌های اين پرنده شده‌است .

 منشاء و تکامل

فسيل‌های بدست آمده از راسته طوطی‌ها بسيار کم است که اين امر باعث گمانه زنی در مورد نحوه تکامل اين پرنده شده است . يک فسيل هفتاد مليون ساله ی ۱۵ ميلی متری که از منقار پايينی يک طوطی در سازند لانس کريک واقع در دهکدهٔ نيوبرا در ويوسيگ پيدا شده‌است جزو فسيل اولين طوطی هايی به شمار می آمد که در دورهٔ کرتاسه زندگی می‌کرده اند. در حالی که تحقيقات بعدی نشان داد که اين تکه فسيل پيدا شده احتمالاً متعلق به دايناسورهای کائگناتيد(گروهی از دايناسورها که پرنده مانند نبوده ولی دارای منقاری شبيه به پرندگان بوده‌اند) بوده‌است. چيزی که امروز به عنوان يک فرضيه ی پذيرفته شده وجود دارد اين است که راستهٔ طوطی‌ها و اجداديشان در معرض سومين انقراض بزرگی بوده اند که حدود ۶۵ ميليون سال پيش در کرتاسه رخ داده است. اگر چنين فری درست باشد، طوطی‌ها نبايد از يک جد دايناسورشان که شباهتی مورفولوژيکی با طوطی‌ها داشته‌است تکامل يافته‌، بلکه فقط تبديل به پرندگانی درخت نشين شده ‌باشند. اروپا اولين مکانی است که اولين فسيل طوطی های درخت نشين در آن ديده شده‌است. اين اولين تکه استخوان پيدا شده استخوانی است از بال موپسيتا تانتا که در دانمارک کشف شده است و سنی حدود ۵۴ميليون سال دارد. آب و هوای اروپا در آن زمان حاره‌ای بوده است (مطابق با دوران گرم پالوئين و ائوسين). جديدترين فسيلی که در اروپا پيدا شده‌است سنی حدود ۵۰ ميليون سال دارد. چند فسيل تقريباً کامل طوطی مانند نيز در انگلستان و آلمان پيدا شده‌است. تعدادی فسيل نيز هستند که هنوز دقيقا تشخيص داده نشده‌اند. چيزی که در مجموع در باره ی اين فسيل‌ها می دانيم اين است که اين فسيل‌ها، فسيل خويشاوندان طوطی‌های امروزی نيستند بلکه اجدادی از آنها اند که در نيمکرهٔ شمالی تکامل پيدا کرده‌ و بعد ها منقرض شده‌اند. البته اينها دقيقاً حلقه‌های گمشده ما بين طوطی‌های امروزی واجدادی نيستند ولی می‌توان گفت که طوطی‌هايی هستند که همگام با طوطی‌ها و کوکاتوها از خويشاوندان و اجداديشان تکامل پيدا کرده‌اند. جديدترين فسيلی که از طوطی‌های امروزی پيدا شده‌ است ، سنی در حدود ۲۰ تا ۲۳ ميليون سال دارد که مشابه آن در اروپا نيز پيدا شده‌است . متعاقب آن نيز فسيلی است حاوی استخوان‌هايی مربوط به طوطی‌های امروزی .

طوطی      

 طوطی برزيلی

(نام دوجمله‌ای: Agapornis roseicollis) طوطی کوچکی با بدنی سبز و کله‌ای نارنجی ، از راستهٔ طوطی‌سانان (Psittaciformes)، خانوادهٔ طوطی‌ها (Psittacidae) و سرده (جنس) مرغ عشق (Agapornis) است .طوطی برزيلی را خيلی‌ها به عنوان پرندهٔ خانگی نگه می‌دارند و رام کردن آن نسبت به ديگر مرغ‌های عشق آسان است. هوش او به سطح پرندهٔ بزرگ‌تری مانند طوطی دم‌بلند آمريکای جنوبی (طوطی مکوmacaw) می‌رسد. در صورتيکه مرغ برزيلی تنها پيش صاحبش نگه داشته شود به او خو می‌گيرد بويژه هنگامی که با دست به او غذا داده شود. برخلاف نامش، اين پرنده بومی صحرای ناميبيا در جنوب غربی آفريقا است. به تازگی اين طوطی‌ها جمعيت چشمگيری در منطقه کلانشهری فينيکس ، مرکز ايالت آريزونای آمريکا تشکيل داده‌اند. آب‌وهوای آريزونا نيز بيابانی است و به صحرای ناميبيا شباهت دارد. طوطی برزيلی در زبان فارسی نام‌های متعددی دارد و برخی به آن «طوطی کوتوله» و برخی به آن «طوطی عشق» و «لاو برد» می‌گويند. نام انگليسی اين پرنده 'Lovebird' و نام آلمانی آن «die Unzertrennlichen» و نام فرانسوی آن « les Inséparables» است. نام علمی اين پرنده آگاپورنيس 'Agapornis' است که از دو کلمه لاتينی آگاپين 'agapein' به معنی عشق و اورنيس 'ornis' به معنی پرنده ترکيب شده‌است. اين پرنده را در زبان عربی «طيورالحب» و در زبان عاميانه به آن«البرکاديلو» گويند. طول عمر طوطی برزيلی حدود ۱۵ تا ۲۰ سال و برخی نيز معتقدند که اين پرنده می‌تواند تا ۳۰ سال زندگی کند. دشواری تعيين سن پرنده سبب شده‌ است که طول عمر پرندگان وارداتی از خارج را نتوان تعيين کرد. البته اين امر در مورد پرورش دهندگانی که طوطی خود را از پرورش دهندگان ايرانی تهيه می‌کنند صادق نيست چرا که معمولاً اين پرورش دهندگان جوجه‌های خود را پس از استقلال از والدين به بازار عرضه می‌کنند و سن اين نوع جوجه‌ها معمولاً کم بوده و تعيين سن آن‌ها به راحتی امکان پذير است، با اين وجود بهتر است توليد کنندگان اين نوع طوطی بر روی پای جوجه حلقه‌ای فلزی قرار دهند و تاريخ تولد پرنده را روی آن حک کنند که در اين صورت می‌توان از سن پرنده اطلاع دقيقی به دست آورد و با اين کار اعتماد خريدار جلب گرديده و صاحب پرنده اطلاع دقيقی از سن پرنده خود خواهد داشت. طوطی برزيلی پرنده‌ای کوچک است که اندازه آن بين ۱۳تا ۱۷ سانتی متر و وزن آن بين ۴۰ تا ۶۰ گرم است. اين نوع طوطی کوچک ترين نوع طوطی در جهان بوده و از مشخصات آن ضخامت بدن، کوتاهی دم، تيزی و بزرگی نسبی منقار می‌باشد. در طبيعت اين پرنده به رنگ سبز است ، اما گونه اهلی آن رنگ‌های بسيار متنوعی دارد. برخی از گونه‌های طوطی برزيلی در اطراف چشم يک حلقه سفيد دارند و برخی فاقد اين حلقه می‌باشند. چهار گونه از اين پرنده حلقه ای سفيد رنگ در اطراف چشم خود دارند که اين چهار گونه عبارتند از: طوطی برزيلی فيشر، طوطی برزيلی سياه گونه، طوطی برزيلی نقابدار و طوطی برزيلی ليليان. پنج گونه باقيمانده که عبارتند از: طوطی برزيلی ماداگاسکار، طوطی برزيل صورت قرمز، طوطی برزيلی صورت هلويی، طوطی برزيلی آبسينيان و طوطی برزيلی سوين درين فاقد حلقه مذکور می‌باشند. زادگاه اين پرنده قاره آفريقا است و از آن جا به ساير نقاط جهان برده شده‌است. طوطی برزيلی جزو پرندگان زينتی محبوب خانواده‌ها به شمار می‌رود و اروپاييان به آن مرغ عشق می‌گويند و اين تسميه به علت اين است که اين پرنده به صورت جفت نگهداری شده و تمامی وقت خود را در کنار يکديگر گذرانده و رابطه‌ای بسيار صميمی بين نر و ماده وجود دارد و يک جفت معمولاً تا آخر عمر با يکديگر زندگی کرده و نر و ماده برای ساعت‌های طولانی کنار يکديگر نشسته و بال‌های يکديگر را تميز و آراسته می‌کنند. جانورشناسان معتقدند که زيست گاه اوليه طوطی برزيلی، قاره آفريقا می‌باشد و از نه گونه شناخته شده اين پرنده، هشت گونه آن متعلق به قاره آفريقا و يک گونه آن که «طوطی برزيلی سرخاکستری» است متعلق به جزيره ماداگاسکار است که يکی از جزاير آفريقا به شمار می‌رود. تاريخچة اهلی شدن اين پرنده مشخص نيست و به نظر می‌رسد که برای اولين بار توسط بوميان آفريقا اهلی شده باشد. «طوطی برزيلی صورت قرمز» اولين گونه طوطی برزيلی بود که به اروپا وارد شد و در نقاشی‌های سده ۱۶ ميلادی اين پرنده ديده می‌شود. البته قابل ذکر است که تعدادی از ساير گونه‌های اين پرنده بعد از سال ۱۸۰۰ م شناسايی گرديد و به نظر می‌رسد که ناوگان‌های نظامی کشورهای استعماری که برای تهيه برده عازم آفريقا می‌شدند، در بازگشت سعی می‌کردند که علاوه بر بردگان، پرندگان و حيوانات شگفت انگيز آفريقايی را به اروپا منتقل نمايند و به نظر می‌رسد که طوطی برزيلی نيز در اين دوره وارد اروپا گرديد و چندی نگذشت که به علت زاد و ولد آسان، تعداد آن در اروپا فزونی گرفت. برخی از گونه‌های اين پرنده نظير: «طوطی برزيلی سياه گونه» در سال ۱۹۰۸م و گونه «طوطی برزيلی ليليان» در سال ۱۹۲۶م برای اولين بار به قاره اروپا وارد شدند. از تاريخ ورود اين پرنده به ايران اطلاع دقيقی در دست نيست و به نظر می‌رسد که بيش از چند دهه از ورود آن به ايران نمی‌گذرد، اين پرنده در حال حاضر پرورش دهندگان زيادی در ايران دارد که اقدام به تکثير آن کرده و از آن جوجه گرفته و جوجه را به بازار فروش عرضه می‌نمايند.

پرورش طوطی    

 

 شاه طوطی

شاه طوطی يا طوطی بزرگ اسکندر (نام علمی: Psittacula eupatria) نوعی طوطی بزرگ است. زيستگاه اصلی شاه طوطی از پاکستان تا ويتنام است که کشورهای پاکستان، هند ، سری لانکا ، بوتان ، نپال ، بنگلادش ، برمه ، تايلند ، لائوس و ويتنام را شامل می‌شود. علاوه بر اين جمعيت‌هايی از طوطی‌های قفسی فراری نيز در افغانستان ، ايران ، کويت ، عربستان ، ترکيه ، امارات و يمن ساکن شده‌اند. هرچند جمعيت اين گونه رو به کاهش به نظر می‌رسد اما اين کاهش آن‌چنان سريع نيست که آن را در شمار گونه‌های آسيب‌پذير قرار دهد . جمعيت جهانی اين گونه اندازه‌گيری نشده ولی گزارش‌ها از تعداد زياد آن در پاکستان و کميابی در هندوستان حکايت دارد . طول اين پرنده ۵۸ سانتيمتر و رنگ اصلی‌اش سبز است و در جنس نر آن نوار سياهی از بخش زيرين منقار منشعب شده و در پشت گردن به نوار قرمزی ارتباط می‌يابد. اگر از جوجگی با انسان باشند استعداد يادگيری واژه‌ها را دارند.تکثير اين طوطی در درون نورخان (پاسيو) ميسر است.

 طوطی کاکلی 

بيشتر قسمتهای استراليا ، بخصوص قسمت شرق اين کشور ، بجز نواحی ساحلی . غذای آن مخلوطی از دانه ی غلات ، بخصوص دانه ی ساده قناری و ارزن ، همراه با تخم آفتابگردان ، شاهدانه و گل رنگ . بهتر است سبزيجات ، هويچ و ميوه هم به پرنده داده شود . شبيه پرندگان بالغ هستند ، اما برجستگی قاعده ی منقار معمولا به جای خاکستری به رنگ صورتی است و پرهای ناحيه ی دمی نيز کوتاهتر است . صورت پرندگان ماده خاکستری رنگ است و پرهای ناحيه ی دمی آنها نيز دارای خطوطی می باشد . شباهت فوق العاده ای به طوطيهای کاکل سفيد دارند ، ولی نگهداری آنها بخصوص برای افراد تازه کار راحتتر است . با اينکه طوطيهای کاکلی با اندازه ی طوطيهای استراليايی معروف نيستند ، اما روز به روز بر محبوبيت آنها افزوده می شود . سالها اين پرندگان در باغ وحشها نگهداری ميشدند . اين پرنده نخستين بار همزمان با طوطی استراليايی در اروپا مشاهده شد . تا قبل از سال 1940 ميلادی جهشی در اين پرنده صورت نگرفته بود . در اين سال برای نخستين بار نوع رنگارنگ آن در ايالات متحده آمريکا پديد آمد . علائم مشخصه ی طوطی کاکلی رنگارنگ نيز مثل طوطی استراليايی بسيار متغير است و ممکن است که فقط به صورت نواحی روشنی در زمينه ی خاکستری پرها ديده شودبدون شک ، جالب توجه ترين نوع جهش يافته ی اين پرنده ، طوطی کاکل دار لوتينو است که تا مدتها اشتباها آلبينو يا سفيد ناميده می شد . چراکه در طوطی کاکل دار لوتينو گونه ها همچنان به رنگ نارنجی می باشد و پرهای سفيد يکدست و چشمهای قرمز ، بسيار کمياب است . با وجودی که تعيين جنسيت در طوطی کاکل دار لوتينو امکان پذير نيست . در اين پرنده را تعيين جنسيت توجه به خطوط روی پرهای ناحيه ی دمی است . اگرچه اين روش تعيين جنسيت در مقايسه با روش تعيين جنسيت در طوطی کاکل دار معمولی چندان واضح و مناسب نيست ، اما طوطی کاکلی نر را می توان پس از معاينه ی دقيق دم پرنده ، با توجه به پرهای زرد يکدست اين ناحيه و فقدان هرگونه خط سياه رنگ در مقايسه با پرنده ی ماده شناسايی کرد . در نوع سينامون که رنگ پرهای پرنده به صورت سايه روشنی از رنگ جذاب شيرشکلاتی در آمده است نيز تعيين جنسيت مانند طوطيهای کاکلی خاکستری طبيعی انجام می شود . با وجودی که ممکن است شدت رنگهای بدن در طوطی کاکل دار سينامون بسيار مختلف باشد ، اما در اين پرنده از تغييرات فاحشی که در رنگ بدن جنس نر ساير انواع ، از طوطی کاکل دار مرواريدی در زمان رسيدن به سن بلوغ پديد می آيد ، خبری نيست . به طور طبيعی ، نقش مرواريد نتيجه ی پرهايی با مرگز روشن و حاشيه ی تيره می باشد ، اما در پرندگان نر بالغ ، تاثير هورمونها سبب می شود که اين نقاط روشن نيز به دليل تجمع رنگدانه ی تيره ی ملانين از بين بروند . در نتيجه ، اين پرنده ها از انواع خاکستری طوطی کاکلی قابل تشخيص نيستند . مگر در موارد خاص ، آن هم با دقت در ناحيه ی شانه ی پرنده که ممکن است آثاری از پرهای مرواريدی شکل هنوز يافت شود . در طوطيهای کاکلی نيز مانند طوطی استراليايی ، بروز ترکيب مختلف با تغيير در نقش و نگارهای روی بدن پرنده امکان پذير بوده ، سبب پديد آمدن واريته های جالب توجهی مثل سينامون مرواريدی شده است . اکثر انواع جهش يافته ی اين پرندگان همانند لوتينو را می توان با قيمت پايين تهيه کرد . در اواخر تابستان ، تعداد زيادی از اين پرنده ها در پرنده فروشيها عرضه می شوند . اما تهيه ی يک طوطی کاکل دار خالص جوان در فصل زمستان آسان نيست ، چرا که ای پرنده ها معمولا خارج از قفس جفتگيری می کنند و تکثير می يابند . طوطيهای کاکلی ، معمولا در حدود 7 هفتگی از والدين خود مستقل می شوند و با وجودی که اين پرنده در ابتدای ورود به منزل کمی ناراحت و عصبانی به نظر می رسد، اما پس از مدت کوتاهی به محيط جديد خو می گيرد و به يک پرنده ی خانگی خوب و مناسب تبديل می شود .

طوطی کاکلی            

 طوطی ماکائوی آبی

طوطی هياسينتا يا ماکائوی ابی .هياسينت ها در کل دنيا بسيار کمياب هستند  . آرا هياسينت با پرهای آبی بيشترين جمعيت اين گونه طوطی در پاتانال زندگی می کنند. هياسينتارا با طولی حدود 100 سانتی متر بزرگترين طوطی جهان است . همانطور که می بينيد فقط ميشه گفت شگفت انگيز است . اين نژاد زيبا در ايران موجود نيست . به همين خاطر هنوز اطلاعات کافی در مورد اين طوطی زيبا در دست کسی نيستطوطی های مکوی به شدت از سوی سازمان محيط زيست حمايت می شوند زيرا مردم بومی کشور برزيل انقدر اين پرنده را صيد و به صورت قاچاق به کشورهای ديگر صادر کردند و همچنين به علت تخريب زياد جنگلها و قطع درختان بلندی که جای خود را به زمين های کشاورزی داده اند . اين پرنده که در سال فقط يک بار جوجه می گذارد در خطر نابودی جدی قرار گرفته . مکوی های ابی علاقه زيادی به تقليد صداها ندارند و فقط زيبايی انها برايشان دردسر ساز شده . صيد اين پرنده جرم سنگينی است و ۸ سال زندان و پرداخت جريمه سنگين در بر خواهد داشت . مردم بومی انها را حتی شکار کرده و می خورند و از پرهای انها در مراسم سنتی استفاده می کنند. صاحبان و دوست داران اين پرنده پرهايی که از اين پرنده به طور طبيعی جدا می شود را جمع اوری می کنند و به برزيل می فرستند تا اين پرنده کمتر شکار شود . انها فقط در امريکاری جنوبی و بيشتر در برزيل يافت می شوند. تعدادی از انها زندگی در کنار انسان های بومی مناطق جنگلی را دوست دارند. مثلا هنگام اشاميدن اب مجور نيستند از رودخانه های پر خطر آب بنوشند زيرا از همان جاهايی که دام ها و گاوهای اهالی آب می خورند انها هم می خورند. يکی از غذاهای اصلی اين طوطی نوعی فندق است به نام فندق نخلی . وقتی اين ميوه کاملا رسيده می شود به زمين می افتد و گاوها انها را می خورند سپس نوبت به انواع طوطی های بزرگ (انواع مکوی ها) می رسد تا هسته های فندق نخلی را شکسته و در اخر مغز آنرا بخورند . همچنين گاوها با خوردن اين ميوه باعث زيادتر شدن و پراکنده شدن اين درخت می شوند . که باز هم به نفع اين طوطی های مکوی است

-----------------------------------------------------------------------------------------

مطالب مرتبط :

     گالری تصاویر پرندگان


دانلود مطالب سایت pdf

------------------------------------------------------------------

   
نفیس مهر بازدید : 2349 12 سال پیش نظرات (1)

پرورش طاووس 

 طاووس

طاووس نام دو گونه از پرندگان است که جنس نر آن پرهای بسيار زيبايی به ويژه در ناحيه دم دارد . اين دو گونه عبارتند از طاووس هندی و طاووس سبز .

طاووس هندی بومی هند , پاکستان و سری لانکا است و پرنده ملی هند به شمار می رود و طاووس سبز که پرنده ای در معرض انقراض است بومی شرق ميانمار تا چاوه است . طول قد آن به 2:30 متر می رسد . معمولا پرهايش را برای زيبايی خود می گستراند تا در مقابل ماده خود که فاقد اين گونه پرها است خودنمايی کند . اين پرنده صدايی بلند دارد و از پرندگان دانه ئ ميوه خوار می باشد .

 

طاووس ها به طور کلی در آسيا و آفريقا پراکنده هستند . طاووس های آسيايی از جنس Pavo و نوع آفريقايی از جنس Afropavo هستند . طاووس ها شامل 3 گونه می باشند :

الف : طاووس های هندی : گونه ای که همه آن را می شناسند . اين طاووس پرنده ملی هندوستان محسوب می شود . اغلب طاووس هندی را به عنوان پرنده زينتی اهلی کرده و نگه می دارند .

ب : طاووس سبز يا پرنده اژدهايی: در مقايسه با طاووس هندی کمتر معروف است . برخی زيست شناسان معتقدند که حداقل 5 گونه منقرض شده و يا در آستانه انقراض از طاووس سبز وجود دارد . در حالی که ديگران آنرا شامل يک گونه منفرد و 3 زير گونه می دانند :

    1- طاووس سبز جاوه که تنها در جزيره جاوه وجود دارد .

    2- طاووس منقرض شده مالی

    3- پرنده اژدهايی يونان که ساکن منطقه يونان شمالی در چين است.امکان تلاقی طاووس سبز با نوع هندی وجود دارد .

ج : طاووس آفريقايی : تنها عضو جنسAfropavo را دارد و از اين لحاظ شايد بتوان آن را حلقه بين اين دو خانواده دانست .

 

 

مشخصه اصلی اين پرنده داشتن چتری زيبا در جنس نر آن است،که از پرهای دم که بسيار رشد کرده اند بوجود آمده است. اينکه چتر را نبايد با دم پرنده که کوتاه،صاف و کاملا قابل رويت است اشتباه نمود.در هر دو جنس تاج روی سر وجود دارد .انواع طاووس ها در جنوب شرقی و جنوب آسيا بسر می برند و به رنگهای آبی،گل باقلايی،سفيد و سياه ديده می شوند.طاووس آبی رنگ،از نظر نقش و نگار و شکل چتر بسيار مورد توجه انسانها می باشد.

 

محل زيست طاووس آبی سريلانکا و قسمتهايی از هندوستان تا دامنه هيماليا است و در مناطق گرمسيری و بلنديهای کم ارتفاع که اطراف آنرا جنگل پوشانيده زندگی زندگی می کنند.

اين پرنده همه چيزخوار است .صبح ها و نزديک غروب بصورت خانوادگی به جستجوی غذا می پردازند و گاهی هجوم تعداد زيادی از آنها به مزارع،خسارت زيادی به کشاورزان وارد می کند.طاووس ها در غير از زمان جفتگيری بصورت گله­هايی مرکب از چندين خانواده باهم در آرامش و صلح و صفا بسر می برند و هر حيوان نر با 4تا5 ماده زندگی می کند.زمان اصلی تخمگذاری  اواسط تيرماه تا اواخر امردادماه ماه است و هر پرنده 3تا5 تخم به رنگ روشن می گذارد،که پس از 28 روز تبديل به جوجه می شود.

 

اين پرنده در مواقع خطر ،از بالهای خود برای پرواز کمتراستفاده می کند.برای اينکه در امان باشد بيشتر به محلهای انبوه جنگل پناه می برد .طاووس آبی برای پرواز احتياج به دويدن ندارد و اين عمل را در يک لحظه و بدون مقدمه انجام می دهد.بال زدن طاووس آبی در آسمان بسيار آهسته است و با ساير پرندگان تفاوت دارد.از خصوصيات جالب طاووس آبی ،اينست که با وجود اينکه موطن اصلی اش مناطق گرمسيری و حاره است ولی زندگی در سرما را بخوبی تحمل می کندو حتی می تواند شبها بروی درختان پوشيده از برف بسر برد. اين حيوان به محل زندگی خود کلاً وفادار است و هرگز از آنجا بجای ديگری کوچ نمی کند.صدای طاووس مخصوصا در زمان جفتگيری بسيار گوشخراش و غير قابل تحمل است.جوجه طاووس در اوايل احتياج به گرما دارد و به کندی رشد می کند بطوريکه پس از گذشت شش سال به آخرين حد کمال و زيبايی خود می رسد.

 

     

زيبايی اين پرنده بيشتر به  خاطر رنگهای مختلف پرهای آن است .

طاووس از مرغان خاص آسياست که بطور طبيعی در رودخانه ی هند و به سمت شرق يافت می گردد ولی البته در بسياری نقاط ديگر عالم نيز وجود دارد . اين پرنده ی زيبا لااقل دو نوع مختلف دارد که يکی اهلی شده و ديگری غير اهلی است . در برخی از نقاط هند ، اين پرنده مقدس شمرده می شود . معمولاً يک طاووس نر با چند ماده به سر می برد . در انتهای بدن آن يک دسته پر خيلی بلند و بسيار زيبا قرار دارد که می تواند آن را به دلخواه خود مانند چتر باز کند . بايد توجه داشت که علاوه بر اين ، طاووس نر دارای پرهای تاج مانند نيز هست .

معمولاً سر ، گردن ، سينه و وسط دم اصلی آن آبی رنگ است و بقيه ی قسمتهای اين دم بلوطی رنگ می باشد . طول طاووس نر باحساب کردن دم غير حقيقيش به دو مترو ده سانتی متری می رسد . طاووس ماده چنين پرهايی ندارد . پشت و دم آن قهوه ای کم رنگ ، زير سينه اش سفيد ، بالای سينه و زير گلويش سبز و خاکستری و منقارش قرمز است .

 

 

-----------------------------------------------------------------------------------------

مطالب مرتبط :

     گالری تصاویر پرندگان


---------------------------------------------------------------------

 

نفیس مهر بازدید : 1787 12 سال پیش نظرات (0)


مرغ مینا 

  مرغ مينا

پرندهای کوچک زيبا و دلنشين است که قابليت بسيار خوبی برای تقليد صدا دارد واين توانايی شگفت انگيز باعث شده‌ است که آدمی از ساليان بسيار دور به پرورشو نگهداری از اين پرنده علاقمند شود. تاريخ اهلی شدن آن چندان مشخص نيستاما به نظر می‌رسد که لا اقل سه هزار سال قبل اين پرنده برای اولين باردر هندوستاناهلی شده باشد. مينا علاقمندان فراوانی دارد و بيشتر علاقمندان اين پرندهرا کودکان، زنان خانه دار و اشخاص تنها تشکيل می‌دهند، افرادی که تقليدصدای مينا باعث شده‌ استتا در اين پرنده همنشين مناسبی بيابند .

 

 

مينا پرنده‌ای از خانواده سار «استوماتيده» است که به دو صورت وحشی و اهلی يافت می‌شود و دارای نژادهای مختلفی است که معروف‌ترين اين نژادها مينای گوشواره ای  و مينای معمولی است، نام اين پرنده در زبان فارسی «مينا»، «مرغ مينا» و «مينای سخنگو» و «مرغ مقلد» است ، در زبان عربی «المينه» ودر زبان انگليسی Myna Myna، Mynah، Mina، Mynas، Minah و در زبان فرانسوی و اسپانيايی به آن Martinو در زبان  آلمانی به آن Beo و در زبان ترکی Minaاست. نام «مينا» در حقيقت يک نام هندی است که ريشه‌ای سانسکريتی دارد و از زبان هندی به ساير زبان‌ها راه يافته‌است. گونه وحشی اين پرنده در جنگل‌ها و دشت‌ها پراکنده‌ است و گونه اهلی آن را می‌توان در بسياری از خانه‌ها مشاهده کرد. مرغ مينا پرنده‌ای کاملاً اجتماعی و پر سر وصدا است که تا حدودی مانند سارها حالت تهاجمی دارد. اگر به هر دليلی مورد آزار و اذيت قرار گيرد يا احساس خطر کند و به درختی نزديک در حوالی لانه اش رفته، صداهای بسيار بلند و ناهنجاری را به معنای اعتراض از خود در می‌آورد. آن‌ها خود را سريعاً با محيط وشرايط اطراف شان تطبيق می‌دهند. بيشتر اجتماع آن‌ها در زمين‌های باير واطراف باغ‌ها می‌باشد .

 زيستگاه

زيستگاه مينای معمولی به طور طبيعی در مناطقی از شرق افغانستان تا جنوب غربی چين واقع شده‌است. آن‌ها اغلب سرزمين‌های باز وکم درخت را برای زندگی ترجيح می‌دهند. اما در بعضی از موارد در ميان تمدن شلوغ شهری هم مانند پارک‌ها، گلخانه‌ها و مزارعی که به دست انسان‌ها ساخته شده‌ است ديده می‌شوند. آن‌ها برای تفريح وسرگرمی با ديگر مرغ‌های مينا گلاويز می‌شوند وبه نزاع‌های دوستانه می‌پردازند. اما اين نبردها به خشونت و خونريزی نمی‌انجامد. اين پرنده انسان را از وجود مار مطلع می‌سازد و با مشاهده اين حيوان با سروصدای زياد محل وجود مار را به انسان نشان می‌دهد .

مينا قادر است که واژه‌ها را تقليد کند و کلمات زيادی را حفظ کند، به همين علت در هندوستان و بسياری از کشورهای ديگر آسيايی به عنوان پرنده‌ای اهلی و خانگی مورد استفاده قرار می‌گيرد. اين پرنده در هندوستان رمز عشق به شمار می‌روند زيرا که در طول زندگی بسيار ازدواج می‌کنند و برخی از دلباختگان هندی برای به دست آوردن دل محبوبه خود مرغ مينايی را تهيه کرده و پس ازآموزش دادن چند کلمه محبت آميز آن را به محبوبه خود پيشکش می‌کنند .

 

 نژاد ها مينای معمولی :سر و گردنی سياه رنگ و پشت و سينه آن قهوه‌ای رنگ و در هنگام پرواز لبه‌های دم و زير بال‌ها به رنگ سفيد ديده می‌شوند. منقار و پاها و پوست پشت چشم‌ها به رنگ زرد است .رنگ پر مينای ماده همانند مينای نر است اما جثه کوچک تری دارد و رنگ پر و بال آن کم رنگ تر است. اين پرنده برخلاف بسياری از پرندگان به جای جهيدن بر روی زمين راه می‌روند. لکه‌های زرد موجود در پس سر مينای گوشواره‌ای در مينای معمولی ديده نمی‌شود و يا به صورت‌های ديگر و رنگ‌های ديگر ظاهر می‌شوند برای مثال در «مينای بانک» اين لکه به رنگ پرتقالی است. لبه‌های دم پرنده در گونه مينای معمولی به رنگ سفيد است .

 

  • مينای گوشواره ای : به طور کلی رنگ پر و بال تمام انواع مينای گوشواره‌ای سياه متاليک است که در صورت تابش نور به رنگ‌های ارغوانی رنگين کمان، فيروزه‌ای و يا سبز تيره در می‌آيند. تمامی انواع مينای گوشواره‌ای، لکه‌های زردی در پشت و زير چشم دارند که اندازه آن ازگونه‌ای به گونه ديگر متفاوت است و رنگ آن از زرد تيره تا زرد روشن متفاوت است، به اين لکه‌ها «گوشواره» می‌گويند. تعداد اين لکه‌ها معمولاً در پس سر دو عدد و در زير چشم يک عدد می‌باشد و در برخی از گونه‌ها ممکن است که اين لکه‌ها به يکديگر متصل شده و لکه زرد بزرگی در پس سر پرنده تشکيل دهند.  

 

  • مينای بالی : نام علمی آن (
  • Leucopsar rothschildi) است و هم چنين به نام‌های مينای روتچيلد ومينای بالی معروف است. اين گونه مرغ مينا از لحاظ رده بندی با ساير گونه‌های مينا متفاوت است . اين گونه از راسته طوطی سانان ، خانواده استرونيده وجنس ليوکوپسار و گونه روتچيلد می‌باشد. اندازه آن متوسط بوده و در حدود ۲۵ سانتی متر طول دارد. اين مينا در مقايسه با ساير انواع مينا کمی چاق تر به نظر می‌رسد و سرتاسر بدن آن تقريباً به رنگ سفيد است و تنها تعداد اندکی نوار سياه رنگ بر روی بال‌ها و دمش ديده می‌شوند. حلقه دورچشم بدون پر بوده و به رنگ است  آبی  و پاهايش به رنگ قهوه‌ای ومنقار به رنگ زرد است. هردو جنس نر و ماده آن شبيه به هم هستند و تفريق بين نر و ماده کار دشواری است. خاستگاه مينای بالی، جزيره بالی اندونزی است و اين گونه تنها گونه در قيد حيات اين جزيره که همچنان در آن زندگی می‌کند. اين گونه کمياب در سال ۱۹۱۰ کشف شد. ساير گونه‌های جزيره بالی نظير ببر بالی در سال ۱۹۳۷ منقرض گرديد. علت تسميه اين مينا به مينای روتچيلد اين است که اين پرنده برای اولين بار توسط دانشمند انگليسی لرد روتچيلد شناسايی و معرفی شد واز اين رو از سال ۱۹۱۲ به نام مينای روتچيلد نامگذاری گرديد.

          

 تغذيه 

مينا پرنده‌ای همه چيز خوار است و در طبيعت بيشتر بر انواع ميوه‌ها، دانه‌ها، حشرات و جانوران کوچک نظير ملخ و پروانه تغذيه می‌کند و معمولاً با پرسه زدن روی زمين به دنبال غذا می‌گردد. برگ‌ها را زير و رو می‌کند و سعی می‌کند کرم‌ها و حلزون‌های مخفی شده در زير برگ‌ها را صيد کند. البته علاوه بر ميوه جات و دانه جات بر کرم خاکی، گل، شهد گل و فضله ماکيان نيز تغذيه می‌کند. از موش و قورباغه و مارمولک نمی‌ترسد و آن‌ها را شکار می‌کند و حتی در صورت لزوم به تخم ساير پرندگان نيز رحم نمی کند. گاهی اوقات نيز بر روی پشت گاوها می‌نشيند و سعی می‌کند که حشرات موجود بر روی آن و يا حشرات موجود در اطراف تغذيه نمايد. مينا بر روی زمين‌های شخم زده نيز به دنبال حشراتی می‌گردد که براثر شخم زدن از زير خاک بيرون آمده‌اند، به هرحال پرنده‌ای مفيد به شمار می‌رود که می‌توان به راحتی از آن برعليه آفات کشاورزی استفاده کرد.

 توليد مثل 

در شهر، مينای بالغ لانه خود را زير لبه پشت بام می‌سازد و اما در بيرون شهرها معمولاً لانه خود را در سوراخ درخت‌ها می‌سازد و يا اين که از لانه‌های قديمی پرندگان ديگر استفاده می‌کند. لانه مينا از علف و شاخه‌های نازک همراه با تکه‌های کاغذ و غيره ساخته می‌شود. هردو والدين جوجه‌ها را بزرگ می‌کنند و لانه را نيز به کمک هم می‌سازند. قبل از تخمگذاری پرنده نر چنانچه کاکل داشته باشد کاکل خود را بر می‌افرازد و در معرض ديد پرنده ماده می‌گذارد و منقار خود را بالا و پايين می‌برد و از خود صدای مخصوصی در می‌آورد و اقدام به تميز کردن پر وبال پرنده ماده می‌کند و بدين گونه سعی می‌کند توجه پرنده ماده را به طرف خود جلب کند. البته گاهی نيز ديده شده که دو پرنده نر در کنار هم اين رفتارها را از خود نشان داده‌اند. پرنده ماده نيز در قبال رفتارهای جنسی پرنده نر تحريک شده و به آرامی روی نشيمنگاه نشسته و با پايين آوردن بدن خود، پرنده نر را به جفتگيری دعوت می‌کند. جفتگيری چند ثانيه بيشتر به طول نمی‌کشد و ممکن است که پرنده نر چندين بار در يک روز جفتگيری کند اما در واقع برای بارور کردن يک خوشه تخم، فقط يک بار جفتگيری کافی است. پس از جفتگيری پرنده ماده خود را برای تخمگذاری آماده می‌کند .

 

 

-----------------------------------------------------------------------------------------

مطالب مرتبط :

     گالری تصاویر پرندگان


دانلود مطالب سایت pdf

---------------------------------------------------------------------


نفیس مهر بازدید : 1879 12 سال پیش نظرات (0)

 

  فنچ

دانلود مطالب سایت pdf                  پرورش فنچ                    

فنچ پرنده‏ای از جنس سهره می‏باشد که برخی از گونه‌های آن نظير فنچ راه راه بومی استراليا می‌باشد وبرخی گونه‌های ديگر در مناطق وسيعی از اروپا پراکنده‌اند. همچنين گونه‌های ديگری از اين پرنده را می‌توان در اندونزی و تيمورشرقی به صورت بومی و در آمريکا ، پرتغال و پورتوريکو بصورت رها سازی شده يافت. اين پرنده در دشت‏های باز با درخت و درختچه‏های پراکنده زيست می‏کنند. اما با مزاحمت‏های انسان نيز کنار آمده و حتی در جاهايی که زيستگاهشان از بين می‏رود و جای آن را ساخته‏های دست بشر می‏گيرد نيز به زندگی ادامه می‏دهد. اين پرنده شامل انواع گوناگونی است که توسط محققين ژنتيک يا تکثير آن توسط دوستدارن اين حيوان بوجود آمدند. عمر اين پرنده به عوامل محيطی و ژنتيکی آن بسيار وابسته‌ است. فنچ‌ها معمولاً پنج تا ده سال عمر می‌کنند، وبرخی معتقدند که تا يازده سال زنده می مانند، و يکی از پرورش دهندگان اظهار می‌دارد که فنچ وی تا دوازده سال عمر کرده و تا سه ماه قبل از تلف شدن ، توليد مثل می‌کرده است. فنچ‌ها ازران قيمت بوده وبرخی از نژادهای کمياب آن کمی گران تر از بقيه به فروش می‌رسند، به همين علت تهيه چند قطعه فنچ برای نگهداری در منزل کاری بسيار ساده و آسان است . معمولاً فنچ‌ها را از قاره آفريقا ، استراليا و آسيا تهيه می‌کنند . فنچ‌ها پرندگان حساسی هستند و بايد آن‌ها را از دود سيگار و يا بوهای تند آشپزخانه و يا مواد ضد عفونی قوی محافظت کرد. زيرا که اين بوهای تند می‌تواند باعث مرگ و مير پرنده شود. فنچ‌ها نسبت به صحبت کردن و يا سوت زدن آدمی عکس العمل نشان داده و از اين کار خوشحال می‌شوند ، اما متاسفانه قدرت تقليد صدا را ندارند.

 

 توليد مثل

يک جفت فنچ هنگامی که می‏خواهند لانه سازی کنند رفتاری را از خود نشان می‏دهند ، به اين صورت که به شدت شروع به جمع آوری چيزهايی برای لانه سازی می‏کنند.بهتر است در اين دوران کاغذ تکه تکه شده و شاخه‏های کوچک مثل چوب جارو يا برگ در اختيار آنها قرار داده شود.اگر آنها چيزی برای جمع آوری پيدا نکنند از پر و پوست دانه‏ها استفاده خواهند کرد.هر چيزی می‏تواند برای ساخت لانه در گوشه قفس يا حتی در لانه‏ای که صاحب پرندگان در اختيار آنان قرار داده و يا حتی در ظرف غذا انباشته شود.وقتی اين رفتار از يک جفت فنچ ديده می‏شود که آنها بايد يک لانه به بزرگی يک سيب يا پرتقال بزرگ فراهم کنند.اين لانه هميشه بايد در بالاترين قسمت گوشه قفس قرار بگيرد.اين لانه بايد مقابل ظرف غذا و در فاصله نزديک و معمولی از چوبی که برای نشستن فنچ‏ها در نظر گرفته شده باشد.اگر اين ميله دور از لانه باشد فنچ نر روی آن نخواهد نشست و در طول دوران تخم گذاری فنچ ماده ترجيح می‏دهد بالای لانه بنشيند.در طول دوران لانه سازی هر دو وقتشان را در طول شب در کنار لانه صرف می‏کنند.

 

 

 

وقتی لانه مورد قبول واقع شد و هر شب را در آن سپری کردند ، آنها اقدام به جمع آوری مقدار زيادی تکه‏های نرم برای کف لانه از برگ و رشته‏های مثل نخ و شاخه‏های نرم می‏کنند.آنها موادی را ترجيح می‏دهند که يک جفت از آنها بيشتر از ۲٫۵ سانتيمتر طول نداشته باشد و از هر نوع و رنگی از مواد نرم استفاده می‏کنند.لانه با کوچکترين چيزهای ممکن که برای ساختن لانه مناسب هستند در يک هفته قبل از تخم گذاری بسته می‏شود.در هر دوره تخم گذاری بين ۳ تا ۱۲ تخم گذاشته می‏شود.

 

فنچ نر و ماده ممکن است از ۳ تا ۱۲ تخم در دوره‏ای که برای تخم گذاری فعال هستند بگذارند.جوجه‏ها به ترتيب تخم گذاری سر از تخم در می‏آورند.معمولا يک يا دو تخم بدون آنکه جوجه‏ای از آن بيرون بيايد باقی می‏ماند تا والدين تغذيه جوجه‏ها را شروع کنند.لانه بايد تنها به طور کامل به حال خود رها شود ، در واقع بعد از آغاز دوره تخم گذاری و تا زمانی که جوجه‏ها جرات کنند خودشان از آن بيرون بيايند ، نبايد کاری به لانه پرنده داشت.چون ممکن است از روی تخم خود بلند شوند و ديگر روی آن ننشينند.مدت زمانی که تخم‏ها گذارده شود تا اينکه جوجه‏ها جرات کنند از لانه بيرون آيند متغير است ٬اما معمولا تخم‏های خوب ۱۴ تا ۱۶ روز طول می‏کشد تا جوجه‏ ها از آن بيرون بيايند و همچنين ۳ تا ۴ هفته از دنيا آمدن جوجه‏ها زمان نياز است تا آنها از لانه بيرون بيايند.فنچ‏ها معمولا والدين بسيار خوبی هستند و با ميل و اشتياق به نوبت بر روی تخم‏ها و همينطور بعد از آن کنار جوجه‏ها ‏می‏نشينند و آنها را به نوبت تغذيه می‏کنند.

 

 

 

تا وقتی که همه جوجه ‏ها از لانه بيرون نيامدند و بدون وابستگی به پدر و مادرشان بر روی ميله ننشسته‏اند ، لانه نبايد از قفس خارج شود.بعد از بيرون آمدن همه جوجه‏ها ، فنچ مادر به سرعت برای دوره بعدی تخم گذاری به لانه بر می‏گردد.وقتی که ماده شروع به تخم گذاری می‏کند ، تنها جفت او اجازه خواهد داشت در لانه باشد.شروع دور بعدی تخم گذاری هنگامی که هنوز جوجه‏های قبلی در لانه باشند باعث می‏شود که استرس و فشار زيادی به پرنده‏ها وارد شود.پرنده نر اجازه نخواهد داد هيچ پرنده‏ای در نزديکی لانه در هنگام تخم گذاری باشد.پرنده نر در اين هنگام شروع به نزاع با ساير پرندگان و سر و صدا و حمله کردن به آنها می‏کند.

   انواع فنچ

فنچ 

 

گونه‌های فنچ عبارتند از :

  • فنچ راه راه
  • فنچ طوطی وار آبی رخ
  • فنچ بنگالی
  • فنچ نواری
  • فنچ جاوه
  • فنچ بلوطی
  • فنچ چاشنی
  • فنچ مونيای سر سفيد
  • فنچ مونيای ملوکان
  • فنچ آوازه خوان
  • فنچ کشيش آفريقايی
  • فنچ سرخ زيبا

 

 آوازها و صداها

اين پرنده‏ها بسيار پر سر و صدا هستند.صدای آنها می‏تواند يک بييپ يا مييپ بلند باشد و در واقع صدای آنها تعداد کمی از اين نوع صدا است .ريتم آواز در نرها پيچيده‏تر است ، و آواز هر نر متفاوت است.هرچند پرنده‏ها صدايشان با ديگر اعضای خانواده‏اشان يکسانی‏هايی دارد.و همه فنچ‏ها در يک چهارچوب خاص و يک ريتم خاصی آواز می‏خوانند.فنچ نر صدايش را با اختلافی کم به پسرش منتقل می‏کند.آواز تا دوره بلوغ ممکن است تغيير کند اما پس از آن در تمام طول عمر پرنده ثابت باقی می‏ماند.تحقيقات علمی در موسسه «ريکن» در ژاپن اشاره کرده‌است که آواز خواندن در ماده‏ها در واقع يک پاداش برای هيجان فنچ نر می‏باشد ، و باعث هيجانی‏تر شدن وی می‏شود.

فنچ‏های نر توانايی آواز خواندنشان را در دوره بلوغ و زمانی که ماده‏ها هنوز اين توانايی را ندارند، بدست می‏آورند.علت اين رشد متفاوت، جايی در دوران جنينی است که فنچ ‏نر استروژن را توليد می‏کند ، که اين هورمون در مغز شبيه تستسترون می‏شود ، که به پيشرفت سيستم اعصاب مورد نياز برای آواز خواندن می‏انجامد.صدای آنها با تعداد کمی آواهای درهم شروع می‏شود.اما آنها دائم سعی و تلاش می‏کنند آواز خود را با آنچه از صدای پدرشان در خاطرشان مانده تطبيق بدهند ، و صدايشان بسرعت تکميل می‏شود.در طول اين مدت آنها آوازشان را با صداهايی که در اطرافشان می‏شنوند ، تکميل خواهند کرد.همچنين از صدای آواز ساير نرهای نزديک خودشان نيز الهام می‏گيرند.
فنچ‏های نر از صدايشان تا حدودی برای يافتن جفت استفاده می‏کنند.و برای جفت گيری معمولا از يک صدای منظم بلند استفاده می‏کنند.همچنين فنچ‏ها يک صدای «هيس» در موقعی که قصد دفاع از محدوده خود را دارند از خود توليد می‏کنند.
محبوبيت آنها به خاطر توانايی زيادشان در توليد مثل است و هر کسی می‏تواند از آنها جوجه بگيرد.و توانايی آنها در زندگی در مناطق خشک.اين توانايی‏ها باعث شده که فنچ به عنوان يک پرنده آواز خان خانگی مورد پسند عامه قرار بگيرد.

 

 تعيين جنسيت فنچ

فنچ 

تعيين جنسيت در گونه‌های مختلف فنچ از گونه‌ای به گونه ديگر متفاوت است در برخی از گونه‌ها نظير فنچ راه راه رنگ وشکل پرنده نر وماده با هم تفاوت دارند ومی توان به راحتی از روی رنگ وشکل ظاهری نر و ماده را از يکديگر تمييز داد .در گونه فنچ راه راه می‏توان به سادگی آنها را از هم تشخيص داد.فنچ‏های نر معمولا پرهای نارنجی روشنی بر روی گونه‏اشان دارند.و يک منقار سرخ رنگ(در مقابل منقار نارنجی ماده)و همراه با يک طرح سياه و سفيد مشخص.در برخی موارد رنگ منقار تنها گزينه بيان کننده جنسيت هست ، چون رنگ نارنجی روی گونه بعضی وقتها کم رنگ می‏شود يا اصلا از بين می‏رود.جوجه‏ها نيز معمولا شبيه رنگ پدر و مادرشان هستند و گاهی نيز با رنگ آنها اختلاف دارند.جوجه‏های درون لانه خاکستری هستند که در برخی جاها با رنگ سفيد کامل شده‌است .اين اختلاف‏ها به علت جفت گيری‏های مختلف بين انواع مختلف فنچ‏ها در يک مکان خاص که آنها در کنار هم نگهداری می‏شوند مثل مغازه پرنده فروشی بروز می‏کند.به هر حال پرنده گونه نارنجی که بسيار فعال و سرسخت‏تر هستند مطمئناً يک نر جوان است و گونه‏های نارنجی نيز از دو ماهگی ظاهر می‏شوند.همچنين فنچ‏های بسيار جوان منقاری سياه رنگ دارند و وقتی به سن بلوغ برسند رنگی می‏شود. در برخی گونه‌های ديگر نر وماده کاملاً شبيه به هم بوده وامکان تعيين جنس مقدور نمی‌باشد برای مثال در فنچ طلايی علايم چندانی برای تشخيص نر وماده وجود ندارد ولی به ميزان زيادی می‌توان جنس پرنده را با بازرسی مخرج آن تعيين کرد ورنگ آن در پرنده ماده به رنگ روشن ودر پرنده نر به رنگ تيره تا مشکی است  . فنچ های نابالغ رنگ شان تيره تر از فنچ های بالغ است. فقط در حالی که رنگ پرهای فنچ‌ها تيره تر است، شما می‌توانيد به سن تقريبی آن‌ها پی ببريد. فنچ‌ها در سن شش ماهگی دارای پرهای کامل شده وجثه آن‌ها همانند جثه بالغ‌ها می‌شود.

 

 

 تغذيه و عادات

 

فنچ جزو پرندگان دانه خوار است و منقارشان برای پوست کندن دانه‏های ريز تناسب يافته‌است.فنچ‏ها ارزن را ترجيح می‏دهند ، اما تخم ساير ميوه‏ها را نيز می‏خوردند.همزمان که آنها ارزن را به عنوان غذای اصلی می‏خورند ، از خوردن ميوه (خيار ، پرتقال ، انگور ، سيب و ..) ، سبزيجات (کاهو ، سبزی خوردن و ...) و تخم مرغ(مخصوصا هنگام تخم گذاری) لذت می‏برند.آنها همچنين غذاهای زنده مثل کرم ارزن و يا ساير حشرات را نيز دوست دارند.آنها همچنين به شاخه کوچک ارزن نيز علاقمند هستند و يک يا دو پرنده يک شاخه کوچک را در عرض چند روز خواهند خورد.فنچ‏ها در خوردن بسيار حريص و شلوغ هستند ، مثلا دانه‏ها را به هر سو پخش می‏کنند.البته اين رفتار کمک زيادی به تکثير دانه‏ها در طبيعت می‏کند.گذاشتن مقداری خاک در قفس يا ظرف کوچک آب برای استحمام آنها بسيار مفيد است و پرنده‏ها خود را در آنها تميز می‏کنند.

 

 

-----------------------------------------------------------------------------------------

 مطالب مرتبط :

     گالری تصاویر پرندگان


دانلود مطالب سایت pdf

---------------------------------------------------------------------

 

تعداد صفحات : 11

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 330
  • کل نظرات : 1673
  • افراد آنلاین : 88
  • تعداد اعضا : 4974
  • آی پی امروز : 257
  • آی پی دیروز : 51
  • بازدید امروز : 591
  • باردید دیروز : 216
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,098
  • بازدید ماه : 1,098
  • بازدید سال : 36,775
  • بازدید کلی : 2,366,523